کد مطلب:303660 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

فاطمه در آستانه وفات
نوشته اند: كه حضرت زهرا علیهاسلام به اسماءبنت عمیس فرمود: برایش آب گرم كند و غسل كرد سپس فرمود: لباس پاكیزه اش را بیاورند، پوشید و دستور داد: از باقیمانده حنوط پدرش را بیاورند و بالای سرش بگذارند بعد به اسماء فرمود: از اطاق خارج شود من می خواهم با خدایم به راز و نیاز بپردازم گاهگاهی سری به من بزن و از وضعیت من اطلاع حاصل كن اسماء می گوید: از حضورش بیرون رفتم شنیدم كه با خدایش مناجات می كند پس از چندی وارد اطاق شدم از بس غرق در رازو نیاز با معبود یگانه اش بود متوجه ورودم نشد دیدم كه دستهای مباركش را به آسمان بلند كرده و می گوید:

اللهم انی اسالك بمحمد المصطفی و شوقه الی و ببعلی علی المرتضی و حزنه علیّ و بالحسن المجتبی و بكائه علیّ و بالحسین الشهید و كآبته علیّ و ببناتی الفاطمیات و تحسرهن علی انك ترحم و تغفرللعصاة من امة محمد و تدخلهم الجنة انك اكرم المسئولین و ارحم الراحمین. [1] .

بار الها تو را به حق پیامبر برگزیده ات حضرت محمد صلی الله علیه وآله و علاقه اش نسبت به من و به مقام شوهرم علی مرتضی و اندوهش بر من، و به مقام حسن مجتبی و گریه اش بر من، و به حق حسین شهید و غصه اش به خاطر من و به دخترانم كه همه فاطمه های دیگری هستند و حسرت و اندوهی كه دارند (به حق همه اینها) از تو می خواهم كه گناهگاران امت محمد (ص) را مورد رحمت و آمرزش قرار دهی و آنها را به بهشت وارد نمایی كه تو بهترین سوال شده ها و رحم كننده ترین رحم كنندگانی.


[1] فاطمةالزهرا بهجة قلب المصطفي / 576.